پـرتویـی از نام سوره های قرآن کریـم ::::  A beam of the name of quran sura's

پـرتویـی از نام سوره های قرآن کریـم :::: A beam of the name of quran sura's

آشنایی با نام، معانی و نام گذاری سوره های قرآن مجید :::: Familiar names, meanings and name of the Holy Quran Sura
پـرتویـی از نام سوره های قرآن کریـم ::::  A beam of the name of quran sura's

پـرتویـی از نام سوره های قرآن کریـم :::: A beam of the name of quran sura's

آشنایی با نام، معانی و نام گذاری سوره های قرآن مجید :::: Familiar names, meanings and name of the Holy Quran Sura

مجادله 58

ســوره مجـادلـه [گفت و گو و جَدَل](جدال کردن) 

     این سوره بیشتر از احکام فقهى و نظام زندگى اجتماعى و روابط بامسلمین و غیر مسلمین سخن مى گوید که شامل بحثهائى از قبیل:

- حکم ظهار که نوعى طلاق بوده است در زمان جاهلیت.

- آداب مجالست و منع از نجوى و جا دادن به کسانى که تازه وارد مجلسى مى شوند.

- و در خصوص رفتار منافقان و مسلمین راستین سخن گفته است. 

     نامگذارى این سوره به مجادله به خاطر تعبیرى است که در آیه نخست آن آمده است. سوره مجادله یکی دیگر از سوره‌هایی است که آیات نخستین آن آشکارا در راستای حقوق زن نازل شده است. بسیاری از مفسران در وجه تسمیه سوره مجادله آورده‌اند که نام سوره برگرفته از تعبیر «التی تجادلک» در آیه آغازین سوره و مجادله اسم فاعل مفرد موءنث است. همان‌طور که ممتحنه - نام شصتمین سوره قرآن کریم - اسم مفعول مفرد موءنث و برگرفته از عبارت فامتحنوهن (آیه 10) می‌باشد. 

     «مجادله» به معناى جدال کردن است در گفتگو به جهت رسیدن به راه حل اساسى و تلاش و کوشش به وسیله حرف و گفتگو براى رسیدن به نتیجه. این موضوع دلالت دارد بر اتفاقى دارد که براى زنى از طایفه انصار به نام خوله افتاد. بر این مضمون که این زن که از طایفه خزرج و همسرش اوس بن صامت بود در یک ماجرا مورد خشم شوهرش قرار گرفت و او که مرد تندخویى بود تصمیم بر جدائى از او گرفت و گفت: اَنْتَ عَلَىَّ کَظَهْرِ اُمّى یعنى تو نسبت به من همچون مادر من هستى و این در حقیقت نوعى از طلاق در زمان جاهلیت بود. اما طلاقى بود که نه قابل بازگشت بود و نه زن آزاد بود که بتواند همسر براى خود برگزیند. و این بدترین حالتى بود که براى یک زن شوهردار ممکن بود رخ دهد. چیزى نگذشت که مرد پشیمان شد زن خدمت رسول اکرم (ص) آمد و ماجرا را چنین نقل کرد: اى رسول خدا همسرم زمانى مرا به زوجیت خود برگزید که جوان بودم و صاحب جمال و ثروت و فامیل. اموال من را مصرف کرد حالا ظهار کرده و پشیمان شده آیا راهى هست که ما به زندگى سابق بازگردیم؟ پیامبر فرمود: تو بر او حرام شده اى. زن پى در پى اصرار و الحاح مى کرد و سرانجام رو به درگاه خدا آورد و عرض کرد. خداوندا بیچارگى و نیاز و شدت حالم را به تو شکایت مى کنم. خداوندا فرمانى بر پیامبرت نازل کن و این مشکل را بگشا. در اینجا حال وحى به پیامبر(ص) دست داد و آیاتى نازل شد بر ایشان که راه حل مشکل ظهار را به روشنى نشان مى دهد. 

     بنابراین آن زن علاوه بر اینکه با پیامبر مجادله داشت به خداوند نیز شکایت حال خود را نمود و از پیشگاه او تقاضاى حل مشکل نمود و خداوند هم که آگاه از همه مسموعات و مبصرات است بى آنکه نیازى به اعضاى  بینائى و شنوائى داشته باشد او همه جا حاضر و ناظر است و همه چیز را مى بیند و هر سخنى را مى شنود. بنابراین آنچه تقاضاى آن زن بود را پاسخ داد که آنها سخنى زشت و باطل مى گویند .و اینکه مى گویند شما مانند مادر آنها هستید هرگز مادرانشان نیستید و مادرانشان تنها کسانى هستند که آنها را به دنیا مى آورند و مادر و فرزند بودن چیزى نیست که با سخن درست شود بلکه یک واقعیت عینى خارجى است که هرگز از طریق بازى با الفاظ حاصل نمى شود.

    ظهار در دوران جاهلیت به‌صورت یک معضل خانوادگی و اجتماعی درآمده بود و زنان و کودکان دائماً دچار سردرگمی بودند و در کانون خانواده احساس امنیت نمی‌کردند.

    سوره مجادله با سرآغازی ویژه و با آهنگی شگفت شروع می‌شود و ضمن بیان حکم، حادثه را به گونه‌ای بیان می‌کند که تأثیرگذار و الهام‌بخش باشد. سوره مجادله با این بیان آغاز می‌شود تا نشان دهد که برای خداوند تمامی مسائل کوچک و بزرگ دارای اهمیت است؛ چنان‌که شکایت این زن بی‌پناه را که سرشناس و ثروتمند یا از طبقه اجتماعی بالایی نبوده است، موردتوجه قرار می‌دهد. خداوند در سوره مجادله مراجعه یک زن را به رسول خدا و مجادله و گفت‌وگوی وی با آن حضرت و شکایت از رفتار ناهنجار شوهرش را طرح و شرح می‌کند و بدین‌وسیله درک آن زن را از ارتباط مستقیم با خدا و توقع و انتظار او را نسبت به نزول وحی الهی نشان می‌دهد و در قالب گزارش این حادثه اعلام می‌کند که همه مردمان خانواده خدا هستند و خداوند به عنوان سرپرست این خانواده بسیار بزرگ از یکایک بندگانش محافظت و مراقبت می‌کند و همواره حتی نسبت به کوچکترین آنان شنوا و بیناست. 

    این سوره نازل گردید تا همگان بدانند و دریابند که همه بندگان در نظر خداوند یکسان‌اند و جنسیت و طبقه اجتماعی و رنگ و نژاد هیچ تفاوتی ایجاد نمی‌کند. آیات نخستین این سوره، حضور دائمی خداوند را در تمامی صحنه‌های زندگی و مشکلات روزمره یک زن بی‌پناه به تصویر می‌کشد و اعلام می‌کند که خداوند پیوسته حاضر و ناظر بر امور فردفرد بندگان است و هرگز از تدبیر ملک و ملکوت و حکمرانی در آسمان‌ها و زمین و امور مربوط به آنها غافل نمی‌شود. 

    سوره مجادله در راستای احقاق حق و دادخواهی برای یک زن ستمدیده نازل شده است که مورد بی‌توجهی و بی‌مهری شوهرش واقع شده بود و به این مناسبت بیانگر حکمی از احکام الهی است؛ اما بیش از اینها و برتر از همه اینها، نزول چنین آیاتی در آن دوره عجیب و غریب، نشانگر میزان جرأت و شهامت زنان مسلمان است که در مقام دفاع از حقوق حقّه خودشان ساکت نمی‌نشسته‌اند و حتّی این زمینه وجود داشته است که برای دادخواهی مستقیماً نزد پیامبر بروند و با آن حضرت به آسانی گفت‌وگو و مجادله کنند و بی‌پرده مسائلشان را با ایشان در میان بگذارند!

سوره مجادله نقطه آغاز وضع یکی از قوانین شریعت مقدس اسلام در مسئله ظهار است. چنان‌که شیوه قرآن در نزول وحی است در همه مسائل کلی که به قانون‌گذاری اسلامی مرتبط می‌شود، برای زدودن مشکل از زندگی روزمره مردم، حکم شرعی را در ذهن مردم مجسّم می‌کند تا مردم مشکل را در مسائل کوچک و جزئی لمس کنند و به دنبال راه‌حلی برای آن باشند. خداوند در این سوره ضمن نفی حکم ظهار - چنان‌که در جاهلیت مرسوم بود - و بی‌اثر و بی‌ارتباط اعلام‌کردن آن با مسئله طلاق، تجدید رابطه زناشویی را  پس از ظهار حلال اعلام می‌کند و در عین‌حال، برای آن‌که راه برای موارد مشابه آن بسته شود در جهت تنبّه مرد عقوبت و کیفر عملی مشخص می‌کند. 

    خداوند سبحان، در آغاز سوره مجادله به‌عنوان برترین مدافع حقوق زن وارد عمل می‌شود و ماهیت مسئله ظهار را توضیح می‌دهد و این گفتار و رفتار ناهنجار مردان در دوران جاهلیت را " منکَر" و "زور" (ناهنجار و زشت و برخلاف سرشت آدمی) معرفی می‌کند و حکم شرعی آن را به‌صورت روشن و مشخص صادر می‌کند. پیش از بیان اشکال مختلف قضیه می‌فرماید: «ذلکم توعظون به» یعنی همه احکام الهی برای بیداری قلب‌ها و تربیت نفوس آدمیان است، و در ادامه هشدار می‌دهد که: «والله بما تعملون خبیر» یعنی بدانید که خداوند همیشه از گفتار و کردار و پندار شما آگاه است. 

    خداوند متعال برای تنبیه مردی که مرتکب چنین منکری شده و در جهت بازگشت وی به کانون خانواده سه راه را پیشنهاد می‌کند: 1) آزادکردن یک برده 2) دو ماه متوالی روزه‌گرفتن 3) شصت مسکین را اطعام کردن، و ضمن تأکید بر این‌که خداوند عفوّ و غفور است و تاب و توان بشر را لحاظ می‌کند، این چنین کفّاره و عقوبت سختی برای ظهارکننده درنظر می‌گیرد تا مردم " حدودالله" و محرّمات الهی را بازیچه تلقی نکنند و بدانند که اگر بخواهند از حدود الهی تخلف کنند، علاوه بر این عقوبت سخت در دنیا، " عذاب الیم " نیز در آخرت در انتظار آنان خواهد بود و وجه دیگر تأدیبی و تربیتی این عقوبت آن است که وقتی مردم بدانند چنین مجازات‌هایی در انتظارشان است در مسیر ایمان به خدا و رسول قرار خواهند گرفت و به اوامر و نواهی شریعت احترام خواهند گذارد و به احکام دین که جدا کننده حق از باطل است پایبند خواهند گردید.

     پس ظهار که یک فعل و عمل حرام و منکر است با نزول آیات این سوره باطل گردید و دستورات دیگرى نیز در خصوص رعایت آن آورده شده است.  

     علیهذا به جهت نتیجه مهم این واقعه و نتایج حاصله اخلاقى، اجتماعى، فرهنگى و دینى و مذهبى و موضوعات مهم دیگرى که در آن گنجانده شده است انتخاب نام مجادله براى این سوره به تعبیر همین قضیه مهم صورت گرفته است. 

 

                                     

                                      برای ارائه نظرات خود اینجا را کلیک کنید

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد